- گرمابه زدن (زِهْ کَ دَ نِ کَ)
حمام رفتن. استحمام:
گرمابه زد و لباس پوشید
آرام گرفت و باده نوشید.
نظامی.
کرده هر هفت سر هفته و گرمابه زده
عرق و آب چکانش چو گلاب از رخ و موی.
اوحدی
گرمابه زد و لباس پوشید
آرام گرفت و باده نوشید.
نظامی.
کرده هر هفت سر هفته و گرمابه زده
عرق و آب چکانش چو گلاب از رخ و موی.
اوحدی
